۱۳۸۸ خرداد ۱۰, یکشنبه

مرور 60 سفر احمدي نژاد به 38 كشور


سياست خارجي احمدي نژاد به باور بسياري از كارشناسان يكي از نقاط ضعف عمده وي در چهار سال سياست ورزي بوده است. در اين ميان سفرهاي خارجي روساي جمهوري هم به عنوان يك ابزار و هم به عنوان يك شاخص، نشان دهنده جهت مسير ديپلماسي يك كشور و ميزان موفقيت آن است. در همين راستا بررسي اجمالي سفر هاي خارجي احمدي نژاد در چهار سال رياست جمهوري، نكات بسياري را در اين باره روشن مي كند. كشورهاي اروپايي، آمريكا اين دسته از كشورها با دارا بودن رشد اقتصادي بالا، مصرف و توليد سرانه به ميزان زياد، نفوذ ديپلماتيك و قدرت سياسي و نظامي مهم ترين كشورهاي دنيا به حساب مي آيند. تا آنجايي كه پنج كشور از شش كشور مذاكره كننده با ايران حول مسائل هسته اي در اين دسته جاي دارند. آمريكا با چهار بار حضور احمدي نژاد در خاك آن كشور ركورددار سفرهاي احمدي نژاد است و از آنجايي كه ايران و آمريكا هيچ رابطه ديپلماتيكي با هم ندارند تمامي سفرهاي وي با هدف شركت در اجلاس هاي سازمان ملل صورت گرفته، اجلاس هايي كه به شدت مورد توجه رسانه هاي بين المللي است، بسياري از كارشناسان همين علت را دليل علاقه احمدي نژاد براي حضور در نيويورك و سخنراني در سازمان ملل مي دانند. ماحصل چهار بار پرواز احمدي نژاد به نيويورك تعدادي سخنراني در صحن سازمان ملل، مصاحبه با رسانه هاي آمريكايي از جمله شبكه سي ان ان، اي بي سي نيوز و چند مصاحبه مطبوعاتي و البته سخنراني در دانشگاه كلمبيا بوده است. احمدي نژاد در اولين حضور خود در مقر سازمان ملل تاكيد كرد تهران آماده صدور سوخت هسته اي به كشور هاي ديگر به ويژه كشور هاي مسلمان است . در پي اين سخنراني احمدي نژاد، وزير خارجه آمريكا در پشت تريبون اين اجلاس قرار گرفته و خواهان ارجاع هرچه سريع تر پرونده هسته اي تهران به شوراي امنيت سازمان ملل متحد شد و به فاصله اندكي نيز اين خواسته واشنگتن به تحقق پيوست و پس از چندي نيز تحريم هاي بيشتري در شوراي امنيت در قبال ايران وضع شد. احمدي نژاد در اين سفرهاي چهارگانه خود به آمريكا با هيچ مقام آمريكايي يا سرمايه گذار مهم و سرشناس آمريكايي ديدار و گفت وگو نداشته است و روابط ديپلماتيك آن تنها به ديدارهاي كوتاه مدت حاشيه اجلاس هاي سازمان ملل با برخي سران كشور ها ختم شده است. در اين سفر بسياري از سران كشور ها منتظر اظهار نظر جديد و اعلام راهكاري از وي در سازمان ملل براي حل معضل اتمي ايران بودند كه وي با عدم گرايش به سمت ارائه راهكار پيرامون اين موضوع اين فرصت را از دست داد. يكي از اتفاقات قابل توجه در سفر هاي چهارگانه احمدي نژاد به آمريكا حضور و سخنراني وي در دانشگاه كلمبيا بوده است. سخنراني وي در اين دانشگاه و حواشي بسيار آنكه از متن سخنراني فراتر رفت باعث انتقاد بسياري از كارشناسان به اين مساله شد. رئيس دانشگاه كلمبيا پيش از سخنراني احمدي نژاد خطاب به وي گفت: «علت دعوت ما از شما آن بوده كه ميزان نفرت خود و مردم آمريكا را به شما اعلام كنيم» تاكيد كرد: « هم اكنون اعلام مي كنم يك كرسي تدريس براي كيان تاجبخش (كيان تاجبخش آن زمان در ايران در زندان بود وي پس از يك مصاحبه تلويزيوني و اظهار ندامت آزاد شد) در دانشگاه كلمبيا در نظر گرفته شده است كه بعد از آزادي وي از زندان در اين دانشگاه به تدريس بپردازد. انكار هولوكاست ما را به ترس وا مي دارد آيا مي خواهيد ما را هم از نقشه جهان محو كنيد؟» احمدي نژاد پس از سخنان بورينگر رئيس دانشگاه پشت تريبون رفت و ابتدا از گفته هاي وي انتقاد كرد و اين سخنان را توهين به شعور حاضران دانست و گفت:«در كشور ما رسم نيست پيش از سخنراني سخنران مدعو عليه او حرف بزنند.»پس از آن نيز دانشجويان اين دانشگاه به مطرح كرن سوالاتي پيرامون آزادي هاي مدني، انكار هولوكاست، اظهارات احمدي نژاد مبني بر نابودي اسرائيل و... پرسيدند كه احمدي نژاد نيز پاسخ هايي به اين سوالات داد. بعد ها طرفداران وي اين اتفاق را «حماسه كلمبيا» نام گذاشتند. پس از آخرين سخنراني احمدي نژاد در سازمان ملل هر دو كانديداي رياست جمهوري آمريكا طي بيانيه اي به سخنراني وي انتقاد كردند، مك كين به سازمان ملل اعتراض كرد چرا فرصت سخنراني به احمدي نژاد داده و اوباما نيز در بيانيه خود سخنان احمدي نژاد را «ناخوشايند» خواند. محسن امين زاده معاون وزارت امور خارجه ايران در زمان دولت اصلاحات درباره اولين سفر احمدي نژاد به آمريكا گفته است: «قبل از سفر رئيس جمهوري به نيويورك اكثر مديران وزارت خارجه معتقد بودند كه سفر او به نيويورك درست نيست و برخي به رئيس جمهوري گفتند كه نرود و نپذيرفت. در نيويورك برخي از مديران وزارت خارجه به او توصيه كردند كه به دانشگاه كلمبيا نرويد اما او گوش نكرد رفت و آن اتفاقات تحقير كننده و بي عزتي ها و بي حرمتي ها اتفاق افتاد و وقتي هم كه از نيويورك برگشت همه مديراني را كه به او توصيه كردند به دانشگاه كلمبيا نرود از كار بركنار كرد.» امين زاده پيرامون انگيزه ادامه اين گونه سفر ها نيز عنوان كرده است: «اين دولت هميشه دوست دارد تيتر رسانه هاي دنيا باشد. همه رسانه هاي مخالف جمهوري اسلامي هم استقبال مي كنند.آنان با استفاده از اين سخنان متاسفانه تصوير نازيبا، بحران ساز، ماجراجو و صلح ستيزي را از جمهوري اسلامي به نمايش گذاشته اند.» قاره سبز
حضور احمدي نژاد در قاره اروپا به شركت در اجلاس فائو در رم پايتخت ايتاليا و شركت در اجلاس دوربان-2 در ژنو پايتخت سوئيس ختم مي شود هر چند وي ديداري از اسلواكي نيز داشته است. اين بدان معناست كه احمدي نژاد در چهار سال گذشته هيچ گاه توسط مقامات كشورهاي مهم تاثيرگذار اروپايي به اين قاره دعوت نشده و هيچ مذاكره اي در راستاي منافع كشورمان با سياستمداران اين قاره كه كشورهاي بسيار تاثيرگذاري همچون فرانسه، آلمان و انگليس ازآن دست هستند و از اعضاي گروه 1+5 به شمار مي روند صورت نگرفته است. به گفته كارشناسان «پايه» هرگونه رابطه ديپلماتيك گفت وگو است، احمدي نژاد به كشورهايي كه حدود 50 درصد توليد ناخالص دنيا را در اختيار دارند و از نفوذ ديپلماتيك و قدرت نظامي برخوردارند به مدت چهار سال تنها دو سفرجنجالي داشته است. سرزمين اسپاگتي سفر احمدي نژاد به رم پايتخت ايتاليا با حاشيه هايي همراه بود كه حضور احمدي نژاد در اجلاس سازمان خواروبار جهاني كه دليل اصلي سفر بود در آن گم شد. پيش از سفر احمدي نژاد توسط مقامات ايراني اعلام شد. وي قصد ديدار با برلوسكني نخست وزير ايتاليا و پاپ بنديكت شانزدهم را دارد و طول سفر وي دو روز خواهد بود اما ديداري با اين دو مقام سياسي و مذهبي صورت نگرفت و وي تنها توانست با رهبر حزب «نئونازي» ايتاليا ديدار كند. احمدي نژاد به عنوان يكي از سخنرانان اجلاس فائو به ارائه برنامه خود براي حل «همه مشكلات كمبود آذوقه و خواروبار در جهان» پرداخت.وي در ادامه حضور خود در ايتاليا در يك كنفرانس مطبوعاتي در رم، از فروپاشي قريب الوقوع موجوديت صهيونيستي خبر داد و گفت: «رژيم صهيونيستي بيش از هر چيز ديگر به اروپا زيان وارد آورده است.» وي در بدو ورود به رم نيز در يك مصاحبه گفته بود: «روند نابودي اسرائيل آغاز شده و اسرائيل چه با دخالت ايران و چه بدون دخالت ايران، قطعاً از صفحه روزگار محو خواهد شد.» اين سخنان احمدي نژاد با واكنش مقامات ايتاليايي روبه رو شد ايگنوسيو لاروسا وزير دفاع ايتاليا عليه سخنان احمدي نژاد واكنش نشان داد و گفت: «من به همگان هشدار مي دهم كه بايد اين تهديدهاي رئيس جمهوري اسلامي ايران را جدي بگيرند.» اما اين پايان ماجرا نبود سيلويو برلوسكوني نخست وزير ايتاليا در ضيافت شامي بعد از نشست فائو به افتخار ميهمانان خارجي شركت كننده در كنفرانس فائو برپا ساخته بود، احمدي نژاد را دعوت نكرد، واتيكان نيز با اعلام اينكه پاپ به طور شخصي با رهبران كشورها ديدار نمي كند اعلام كرد با احمدي نژاد ديداري صورت نخواهد گرفت. در پي اين اتفاقات احمدي نژاد به سرعت از ايتاليا به تهران بازگشت تا سفر اروپايي او حتي 24 ساعت هم به طول نينجامد، مقامات ايراني البته بعدها اعلام كردند احمدي نژاد خود به اين ضيافت شام نرفته،آنها همچنين اعلام كردند برنامه اي براي ديدار با پاپ و مقامات ايتاليايي نداشته اند. سرزمين شكلات حضور احمدي نژاد در ژنو و سخنراني وي در اجلاس ضدنژادپرستي «مروري بر دوربان» كه به نام دوربان-2 شناخته مي شود آخرين سفر احمدي نژاد به يك كشور اروپايي است. احمدي نژاد در حالي در اين اجلاس شركت كرد كه تنها رئيس جمهوري ميهمان در آن اجلاس بود. وي براي شركت دراين اجلاس به شدت مورد انتقاد گروه هاي سياسي قرار گرفته بود تا جايي كه كيهان از طرفداران وي با توطئه خواندن اين اجلاس احمدي نژاد را به ماندن در ايران و عدم شركت در اجلاس دوربان تشويق كرد ولي احمدي نژاد در اين اجلاس كه به شدت تحت پوشش رسانه هاي دنيا و مورد توجه آنها بود اقدام به سخنراني كرد. در واكنش به سخنراني وي كه با حمله به اسرائيل و نژادپرست خواندن اين رژيم توام بود،نمايندگان كشورهاي اروپايي از جمله انگليس، فرانسه و آلمان حين سخنراني وي از اين اجلاس خارج شوند و تنها تعدادي از كشور هاي عربي و آفريقايي به ادامه سخنراني احمدي نژاد گوش دهند.البته كشورهايي چون هلند، استراليا، اسرائيل و آمريكا از پيش اعلام كرده بودند به علت حضور احمدي نژاد در اين اجلاس و همين طور اعتراض به متن احتمالي بيانيه نهايي در آن حضور نخواهند يافت. بان كي مون دبيركل سازمان ملل درباره صحبت هاي احمدي نژاد گفت: «اين گفته ها دقيقاً عكس آن چيزي است كه ما از طريق اين كنفرانس مي خواهيم به آن برسيم. من اين امر را كه رئيس جمهوري ايران از اين محفل براي مقصر دانستن، ايجاد نفاق و تحريك اذهان استفاده كرده، محكوم مي كنم.»نيكلا ساركوزي رئيس جمهوري فرانسه نيز ضمن محكوم كردن سخنان احمدي نژاد ادعا كرد: «اين سخنراني، فراخواني غيرقابل قبول در جهت ايجاد تنفري نژادپرستانه بوده است. وي مدعي شد: رئيس جمهوري ايران آرمان ها و ارزش هاي بيانيه حقوق بشر را زير پا گذاشته است بدين شكل حضور احمدي نژاد رئيس جمهوري ايران در چهار سال گذشته در اروپا به همين چند ساعت ختم شد. در خصوص تاثير سخنراني هاي احمدي نژاد طي سفرهاي خارجي خود، الويري سفير سابق ايران در اسپانيا گفته است: «در هيچ مقطعي به اندازه ماه هاي آخر دوره سفارتم در اسپانيا تا اين اندازه به من سخت نگذشته بود زيرا اقدامات و اتفاقات درون كشور بعضاً قابل توجيه نبودند. به عنوان نمونه به دليل افسانه خواندن جريان هولوكاست يا ادعاي محو كردن اسرائيل از صفحه روزگار مورد سوال واقع مي شديم كه آيا بايد مردم اسرائيل را به دريا بريزيم؟ هميشه در اسپانيا تظاهرات به نفع فلسطين برگزار مي شد اما بعد از طرح اين موضوعات از طرف رئيس جمهوري ايران، اولين تظاهرات در اين كشور به نفع اسرائيل انجام شد. به رغم سفرهاي خارجي زياد، از نظر ديپلماسي در وضع مطلوبي به سر نمي بريم.» سرزمين ابريشم سرخ چين بزرگ ترين خريدار نفت ايران است و بزرگ ترين شريك تجاري ايران به حساب مي آيد و به گفته كارشناسان مسائل بين الملل هر چند يك ابر قدرت نيست اما تنها قدرت قابل مقايسه با آمريكا به حساب مي آيد و ايران با توجه به حضور اين كشور در شوراي امنيت سازمان ملل و دارا بودن حق وتو و قدرت نفوذ اين كشور در سطح دنيا و در مسائل ديپلماتيك رقابت ديرينه اين كشور با آمريكا براي اين كشور اهميت زيادي قائل بوده است. با اين وجود احمدي نژاد تنها دو سفر به اين كشور داشته است. اولين سفر براي شركت در اجلاس شوراي همكاري هاي شانگهاي و البته به عنوان عضو ناظر بوده است و ديگري براي افتتاحيه بازي هاي پارالمپيك معلولان در چين بوده است كه اين ديدار با حاشيه هايي نيز همراه بود. سفرهاي رئيس جمهوري ايران به مهم ترين كشور حامي خود به اين دو سفر كوتاه ختم شده است. كشوري كه بايد از ايران در قبال فشار هاي آمريكا در برابر ايران مقاومت كند. كشوري كه با آمريكا سالانه بالغ بر 300 ميليارد دلار معامله تجاري دارد. البته چين در تمامي مراحل تصويب تحريم ها عليه ايران نه تنها از قدرت وتوي خود استفاده نكرد بلكه به تمامي آنها راي مثبت نيز داده است. قدرت هاي نوخاسته بسياري از كارشناسان امور بين الملل كشور هاي هند و برزيل را نيمه ابر قدرت هاي نوخاسته دنياي آينده معرفي مي كنند. آنها هم از منابع مادي كافي، هم از منابع انساني لازم و همين طور از دموكراسي نهادينه شده اي در خاك خود بهره مند هستند. و همين طور قدرت هاي بزرگ منطقه خود به حساب مي آيند كه حتي ايالات متحده آمريكا حساب ويژه اي براي ادامه و گسترش روابط با اين كشور ها در نظر دارد كه نمونه آن قرارداد اتمي بين دولت هند وآمريكا در آخرين روزهاي دولت بوش و حمايت آمريكا از ساخت تاسيسات اتمي برزيل است. از اين رو روابط با اين كشور ها از لحاظ ايجاد توازن قوا در برابر آمريكا و حتي اسرائيل در منطقه براي ايران بسيار پراهميت است. اما درميان انبوه سفر هاي احمدي نژاد به كشورهايي مانند قرقيزستان، بلاروس، عمان، الجزاير،سريلانكا، سودان و كشور هاي ديگري كه پيدا كردن آنها روي نقشه حتي براي متخصصان روابط بين الملل نيز مشكل است مانند جزاير قمر، گامبيا و جيبوتي. سفر احمدي نژاد به هند منحصر به يك ديدار چند ساعته در مسير برگشت از يك سفر خارجي ديگر شده است. وي سفري به برزيل نداشته است،هدف از سفر به هند نيز بررسي مشكلات خط لوله گاز بين ايران و پاكستان و هند اعلام شد. خط لوله اي كه به خط لوله صلح معروف شده است و احداث آن با انبوهي از مشكلات سياسي و غير سياسي از قبيل تحريم هاي اقتصادي و تكنولوژيكي ايران و مشكلات ژئو پولتيكي هند و پاكستان گره خرده است. احمدي نژاد در مسير بازگشت ديدار از كشور سريلانكا سري نيز به هند و پاكستان زد تا بتواند مشكل خط لوله صلح را حل كند. ايران چندين ميليارد دلار در صنعت نفت كشور سريلانكا سرمايه گذاري كرد و هزينه ساخت نيروگاه 450 ميليون دلاري سريلانكا را پرداخت. اما مذاكراتش با سران هند و پاكستان به جايي نرسيد چرا كه هنوز قدمي براي احداث خط لوله صلح برداشته نشده است و اخباري مبني بر خروج هند از اين پروژه به گوش مي رسد تا جايي كه مقامات پاكستاني اعلام كرده اند امكان اينكه انتهاي اين خط لوله انتقال گاز در پاكستان باشد بسيار زياد است. بايد به اين نكته اشاره كرد كه پس از ديدار چند ساعته احمدي نژاد از هند قراردادي اتمي بين هند و آمريكا براي ايجاد چند نيروگاه هسته اي بسته شد و دولت بوش با اين كار اشتهاي هند را براي همكاري با ايران در زمينه انرژي كاهش داد. الهه كولايي كارشناس مسائل بين الملل درخصوص سفرهاي رئيس جمهوري به كشورهاي حوزه آسيايي معتقد است: «نكته اي كه بايد در ثمردهي اين سفرها مورد توجه قرار گيرد، ضرورت اتخاذ يك رويكرد متعادل در سياست خارجي ايران است تا اين كشورها نيز همانند كشورهاي ديگر در روابطي سازنده با ايران به تعامل بپردازند. به اين ترتيب در شرايط فشار بين المللي بر تهران توسعه روابط با كشورهاي حوزه آسياي مركزي، منافع بيشتري را براي اين كشورها به نسبت ايران در پي دارد و با افزايش فشار جهاني بر ايران، بهره گيري اين كشورها از چنين رابطه اي نيز افزايش مي يابد.» كولايي مي افزايد: «اين نوع سفرها زماني مي تواند آثار قابل بهره برداري براي ايران داشته باشد كه رويكردي متوازن صورت پذيرد نه در شرايط اعمال فشار. در نهايت اين سفرها بيش از آنكه در تامين منافع ايران كارساز باشد به تامين منافع كشورهاي ديگر ياري مي رساند.» قاره سياه احمدي نژاد سفرهايي به كشورهايي در قاره آفريقا داشته كه بعضاً به مثابه كلاس درس جغرافياي جهان براي كارشناسان امور بين الملل بوده است. كشور هايي مانند جزاير قمر كه 800 هزار نفر جمعيت دارد ولي نكته قابل توجه آن كشور اين است كه رئيس جمهوري اين كشور در ايران درس طلبگي خوانده و شاگرد مصباح يزدي بوده است. يا سفرهاي ديگري به كشورهاي گامبيا، جيبوتي و كنيا از اين دست هستند. دولت احمدي نژاد همواره در توجيه ناديده گرفتن اروپا و آمريكا در سياست خارجي دولتش گفته است: «تمام دنيا اروپا و آمريكا نيست و تمامي كشور ها در سازمان ملل يك راي دارند.» اما چيزي كه در مورد روابط ايران با كشورهاي آفريقايي به چشم مي آيد اين است كه دولت احمدي نژاد حتي با يك دولت تاثيرگذار و قدرت منطقه اي در آفريقا نيز ديدار نداشته و به آن كشور سفر نكرده است. ليست كشورهاي ميزبان احمدي نژاد از نام كشورهاي تاثيرگذار منطقه مانند آفريقاي جنوبي، نيجريه، مراكش و مصر خالي است و تنها الجزاير كشوري كه درشمال آفريقا يك قدرت درجه دو به حساب مي آيد ميزبان وي بوده است. پس از آن احمدي نژاد به كشور قمر با جمعيت 800 هزار نفر سفر كرد؛ كشوري كه «سامبي» رئيس جمهورش زماني در ايران شاگرد مصباح يزدي بوده است. كشوري كه رئيس جمهورش در سفري كه چندي پيش به ايران داشت حتي هواپيمايي كه بتواند از آفريقا تا ايران را بپيمايد نداشت و طبق خاطرات نزديكان احمدي نژاد كه در سايت رجانيوز وابسته به دولت نهم عنوان شده احمدي نژاد شخصاً دستور داده يك هواپيماي فالكون به آفريقا رفته و او را به ايران بياورد. در اين سفر احمدي نژاد دو سند همكاري پيرامون لغو نياز رواديد سياسي و خدمت و همچنين تعهدي مبني بر ساخت يك موسسه فني حرفه اي در اين كشور به امضا رساند. رفقايي آن سوي اقيانوس ها يكي از مناطق مورد علاقه احمدي نژاد براي سفرهاي خارجي كشور هاي آمريكاي جنوبي و دولت هاي اكثراً پوپوليست آن منطقه از جمله بوليوي، نيكاراگوئه و ونزوئلا بوده است. ونزوئلا بعد از آمريكا با سه بار حضور احمدي نژاد در اين كشور بعد از ايالت متحده آمريكا ركورددار حضور رئيس دولت نهم است. ماحصل سفرهاي احمدي نژاد به كاراكاس جدا از سخنراني هاي آتشين وي و چاوس در نقد سرمايه داري و آغاز دوران افول سرمايه داري چند سند همكاري در رابطه با توليد تراكتور، خودرو سمند، كاهش هاي دوره اي نفت براي بالا رفتن قيمت نفت و حذف محدوديت رواديد براي عموم شهروندان دو كشور، تاسيس بانك مشترك و چند قرارداد نفتي بوده است. اما از سويي اين سفرها و سخنراني هاي پر سرو صداي احمدي نژاد و رفيق چاوس باعث تحريك و نگراني آمريكا پيرامون منافعش در منطقه آمريكاي جنوبي شده است. چاوس كه وي را يكي از نزديك ترين افراد به احمدي نژاد مي دانند چندي پيش با شركت در اجلاس مشترك كشور هاي عرب و آمريكاي لاتين حين سخنراني خود از واژه مجعول «خليج» به جاي خليج فارس استفاده كرد و فرداي آن روز عازم ايران شد و در آغوش گرم احمدي نژاد قرار گرفت. از ديگر كشور هاي ميزبان احمدي نژاد درمنطقه آمريكاي جنوبي، رفيق مورالس در بوليوي بوده است. وي كه با پشتيباني كشاورزان «كوكا»ي اين كشور به قدرت رسيد نيز هم راستا با احمدي نژاد و چاوس دست به موضع گيري هايي عليه آمريكا زد. در همين راستا هرميداس باوند كارشناس مسائل بين الملل گفته است ايران هيچ نفع كوتاه مدت يا بلندمدتي در كشور هاي آمريكاي لاتين ندارد. از سوي ديگر برخي مقامات آمريكايي با افزايش روابط ايران و كشور هاي آمريكاي لاتين مدعي افزايش نفوذ حزب الله لبنان در اين منطقه شدند و حتي روزنامه لس آنجلس تايمز در گزارشي در اين باره نوشت: «به تازگي خطوط هواپيمايي خط هوايي مستقيمي از تهران به كاراكاس پايتخت ونزوئلا ايجاد كرده كه توقفي نيز در لبنان دارد.... اين روزها شنيدن زبان عربي در خيابان هاي كاراكاس ديگر عجيب نيست... حتي از ايراني و مقامات حزب الله لبنان براي ورود به ونزوئلا ويزا خواسته نمي شود.» همسايه ها يكي از مهم ترين اركان سياست خارجي هر كشور گفت وگو و هماهنگي با كشورهاي همسايه است. به خصوص در منطقه پرآشوب خاورميانه اين امر از اهميت بيشتري برخوردار مي شود. منطقه اي كه هنوز بسياري از كشور هاي آن داراي مشكلات مرزي هستند. احمدي نژاد در دوران رياست جمهوري خود يك بار به عراق سفر كرد. سفري كه مي توان در كل آن را تا حدودي مثبت ارزيابي كرد. وي در اين سفر با طالباني همين طور نوري مالكي نخست وزير عراق ديدار و درباره مسائل دوجانبه گفت وگو كرد. احمدي نژاد بعد از اين ديدارها به خبرنگاران گفت: «در اين مذاكرات مسائل مختلفي از جمله انرژي، نيرو، نفت، حمل ونقل، صنعت، تجارت، گردشگري، سرمايه گذاري و امنيت مطرح شده و دو طرف توافقات خوبي با هم داشته اند.» به نظر مي رسد روابط ايران و عراق پس از فروپاشي نظام صدام روبه بهبودي بوده است اما در آن ميان مشكلاتي مبني بر گلايه هاي گاه وبي گاه مقامات عراقي از نفوذ ايران در كشورشان يا اتهاماتي مبني بر تجهيز شبه نظاميان در عراق وجود دارد حتي طالباني چندي پيش اعلام كرده بود قطعنامه 598 كه منجر به آتش بس جنگ ايران و عراق شده را قبول ندارد و اين قرارداد تحت فشار به عراق تحميل شده است. از سوي ديگر كشوري مثل كويت موفق به دريافت حداقل بخشي از غرامت هاي جنگ عراق و كويت شده است اما احمدي نژاد در اين راستا هيچ اقدامي انجام نداده و همين طور ايران در زمينه سرمايه گذاري درعراق به شدت از ديگر رقبا عقب افتاده است. تاجايي كه سرمايه گذاري تركيه در عراق به مرز 10 ميليارد دلار رسيده اما اين رقم براي ايران چيزي حدود دو ميليارد دلار در قالب وام است و البته نكته مهم ديگر آنكه از دو هفته پس از سفر محمود احمدي نژاد به عراق و اهداي يك ميليارد دلار به دولت اين كشور براي بازسازي عراق، اين كشور با امضاي بيانيه 17 كشور عرب براي بازپس گيري جزاير سه گانه تنب بزرگ، تنب كوچك و ابوموسي از ايران، به جمع كشورهاي عربي پيوست كه ايران را «اشغالگر» مي دانند. احمدي نژاد در سفري كه به كابل داشت ديداري با مقامات بلندپايه افغانستان، ايراني هاي مقيم، علماي شيعه و سني افغانستان داشت و پس از آن به تركمنستان رفت. در اين سفر، چهار تفاهمنامه همكاري امضا و سپس وارد قرقيزستان شد و با شوراي علماي قرقيزستان، محققان و ايران شناسان آن كشور ديدار كرد. اعراب منطقه يكي از پرچالش ترين دوران هاي روابط ايران با اعراب منطقه را مي توان چهار سال گذشته دانست تا جايي كه ايران و مصر به بگومگوي شديد رسانه اي پرداختند. مراكش روابط خود را با ايران قطع كرد، عربستان سعودي اعلام كرد اعراب بايد عليه ايران متحد شوند. امارات ادعاي خود را مبني بر مالكيت جزاير سه گانه با گستاخي بيشتري اعلام مي كند. وضعيت روابط ديپلماتيك با بحرين تا سر حد تنش پيش رفت. در اين ميان احمدي نژاد دوبار سفر به عربستان داشته است. يك بار براي شركت در مناسك حج و ديگري براي «گسترش روابط في مابين». اما دستگاه ديپلماسي وي ناتوان از اين بود تا مشكل اخير زائران ايراني را در اين كشور حل كند. وي همچنين در سال هاي اوليه رياست جمهوري خود سفري به امارات متحده عربي داشت تا به نوعي بتواند مشكل ادعاهاي اين كشور را مبني بر مالكيت جزاير سه گانه حل كند ولي با توجه به بيانيه و سخنراني هاي پياپي مقامات اين كشور و همين طور قطعنامه هاي كشورهاي عرب حوزه خليج فارس دراين مورد سفر وي نيز بي تاثير بوده است. اين اولين سفر رئيس جمهوري ايران به امارات متحده بود؛ تنش هاي موجود بين دو كشور به دليل ادعا هاي واهي طرف اماراتي مبني بر مالكيت جزاير سه گانه از موانع بروز اين سفر در گذشته است. وي در كنفرانسي خبري در همين سفر بود كه رئيس جمهوري ايران، آمادگي دستگاه ديپلماسي را براي احداث سفارتخانه تا بعدازظهر همان روز در مصر اعلام كرد و افزود: «عقيده داريم مردم اين كشور سرمايه اي براي دنياي اسلام هستند و رابطه بين ايران ومصر به نفع صلح و امنيت جهاني است» اما اين اظهارات با واكنش سرد مقامات مصري روبه رو شد وتا اين لحظه ايران سفارتي در مصر ندارد. پس از امارات، احمدي نژاد عازم عمان شد و از ملت ايران «سرمايه بشريت» ياد كرد و در ديدار با پادشاه عمان خواستار پيشقدم شدن ايران و عمان در برقراري صلح و آرامش در منطقه شد.از سفر هاي پرحاشيه احمدي نژاد به كشور هاي عربي منطقه مي توان به سفر دو روزه وي به قطر براي شركت در اجلاس سران كشور هاي شوراي همكاري خليج فارس نام برد. احمدي نژاد در اين سفر در كنفرانسي شركت كرد كه در قطعنامه پاياني آن به مالكيت اماراتي سه جزيره ايراني تاكيد شد و وي زير پوستري با حكام كشور هاي منطقه عكس گرفت كه نام جعلي خليج بر آن حك شده بود. احمدي نژاد سفري چند ساعته نيز به بحرين داشته است. احمدي نژاد درباره سفر خود به اين كشور به خبرنگاران گفته بود: «به تازگي، پادشاه بحرين دچار كسالت شده و اينجانب براي عيادت و پيگيري روابط دو جانبه ايران و بحرين به آن كشور سفر مي كنم.»احمدي نژاد سه سفر به كشور سوريه هم پيمان عرب و سنتي ايران داشت. صادق خرازي معاون سابق وزارت امور خارجه و كارشناس مسائل سياست خارجي نيز در ارتباط با سفرهاي رئيس جمهوري به برخي كشورهاي عربي چنين اظهارنظر مي كند: «امارات پايگاه امنيتي و نظامي آمريكا و رفتارش فوق العاده خطرناك است.ديگر كشورهاي عرب منطقه هم سابقه چندان خوشي ندارند كه بخواهيم به آنها اعتماد كنيم. به عقيده من رفت و آمد در هر سطحي خوب و لازم است اما اگر به صرف سفر اين رفت و آمدها صورت گيرد چندان معنايي ندارد و صرف حرف زدن نيز مشكلي را حل نمي كند. اين سفرها و صحبت ها بايد منتج به نتيجه و باعث تغيير رفتارها و گفتارها شود كه خيلي مشهود نيست.»
مرجع : سرمايه

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفا نظر خودرا برای ما بنویسید با تشکر از بازدید شما
حتی می توانید با ارسال sms و برقراری تماس نیز نظر بدهید
tel:00989143146859