۱۳۸۸ تیر ۲, سه‌شنبه

نامه سرگشاده مهندس عبدالعلي بازرگان به رهبر جمهوري اسلامي

لطفا نظرات خود را برای ما بنویسید حتی میتوانید با ما در ار ارتباط باشید09143146859


ميزان نيوز : مهندس عبدالعلي بازرگان،مفسر به نام قرآن و نهج البلاغه، ديروز در نامه اي سر گشاده به رهبر جمهوري اسلامي به مقايسه رفتار آيت الله خامنه اي با رفتار امام اول شيعيان پرداخت

.

نامه فرزند شادروان مهندس مهدي بازرگان بدين شرح است

:


هوالعلي الكبير

جناب آقاي سيد علي خامنه اي، نميدانم با چه زبان و از كدامين ظلم و جنايتى با شما سخن بگويم كه مشفقان و دلسوختگان ملت نگفته باشند؟ در نظام متمركز و مطلقه اي كه همه راهها منتهي به رأي و تصميم شخصي شما گشته، نامه‌هاي ناصحانه متعددي در ارتباط با تقلب انتخاباتي وسركوب خونين معترضين به جنابعالي نوشته شده كه هيچكدام هم پاسخي دريافت نكرده‌اند. بنده نيز اميدي ندارم اين نوشته از كانال‌هاي كنترل شده ارتباطي بيت بگذرد و به رؤيت شما برسد، با اين حال بنا به وظيفه ملي و ديني خود نكاتي را يادآور مي‌شوم.

در نظام ولايت مطلقه فقيه، شما و تئوريسين‌هاي اين تِز مدعي هستيد مشروعيت خود را نه از آراء اكثريت مردم، بلكه ازپيوند به ولايت اهل بيت مطهر پيامبرمكرم اسلام مي‌گيريد. سرسلسله ولايت و عرفان در مكتب تشيع اميرالمومنين علي(ع) است كه ديدگاه سياسي خود و معيارهاي مطلوب حكومتي را در "عهدنامه‌اي" كه به "منشور حكومت اسلامي" شهرت يافته، تدوين كرده است. عهدنامه‌اي كه براي اداره سرزمين بزرگ مصر به "مالك اشتر" سپرده تا درماموريت خطير خود به عدالت رفتار كند. بنابراين بر آن شدم عملكرد شما در وقايع خونبار اخير را در عرضه به اين منشور، كه تبلور عصاره تجربيات حكومتي نخستين امام مكتب تشيع است، مورد ارزيابي و مقايسه قرار دهم. گرچه اين نكات را بهتر از من مي‌دانيد، اما خواستم به مصداق:"فذكرفان الذكري تنفع المومنين"، هرچند خوشايند شما و چاپلوسان نباشد، هم يادآوري كرده باشم، و هم به كساني كه ولايت شما را از سنخ همان ولايت مي‌دانند تفاوت زمين تا آسمان را به توفيق حق نشان دهم.

الف – بدبيني ملت به رهبري



جناب آقاي خامنه‌اي، ميليون ها ايراني آزاده، به حق يا باطل، شما را در حوادث اخير به خاطر حمايت بي دريغتان از رئيس جمهور و تقلب آشكارانتخاباتي همكاران او، عامل اصلي تشنجات و كشتارها مي‌دانند وسياست‌هاي يك طرفه و استبدادي شما را محكوم و عدالت و صلاحيت رهبري‌تان را انكارمي كنند. جنابعالي مسلماً چنين قضاوتي را بر نمي‌تابيد، اما مدعي پيروي از كسي هستيد كه (در همان عهدنامه) فرمود:

اگر ملت برتو گمان ستمگري بَرَد( حكم ترا ظالمانه بشمارد)، عذر خويش را با شفافيت تمام براي آنها بيان كن و بدگماني مردم را با دلائل روشن از خود دور ساز. مسلماً در اين (تمكين به حقوق و حاكميت مردم) رياضتي است كه بايد بر خود دهي، و رفاقتي است با مردم، و رسيدني است به آرمانت كه بايد برپاداشتن مردم در راه حق باشد (بند ۱۳۰ عهدنامه).

اما شما جز تأييد شتابزده صحّت انتخابات پيش از زمان قانوني آن و مردود شمردن ادعاي مخالفين بر تقلب درامانت ِ آراء، نه تنها هيچ دليل و منطقي جز پافشاري بر درستي و "شيريني"! آن ارائه نداديد، بلكه نيروهاي سركوب تحت فرمانتان را از "تلخي" عواقب كشتار منع نكرديد. در حالي كه بايد به جاي تهديد و توبيخ، با عدالت و انصاف و عذرخواهي ازملت، آنها را آموزش و رشد مي‌داديد.

با وجود بسته شدن خبرگذاري‌ها و همه امكانات و ابزار رسانه‌اي ِ قابل كنترل، براي بي خبر نگه داشتن توده‌هاي مردم از سركوب سازمان يافته حاكميت، به نظر نمي‌رسد براي شما محدوديتي براي آگاهي ازعوارض اين قلع و قمع باشد. آيا هرگز گزارش و عكسي ازشهدا و مجروحين وقايع اخير را به سمع و نظر شما رسانده اند؟ آيا مي‌دانيد نزد خدا و خلقش، به عنوان تصميم گيرنده اصلي و مسئول مستقيم آنها پاسخگوي در دنيا و آخرت هستيد؟ از دو حال خارج نيست؛ يا مي دانيد، يا نمي دانيد. اين سئوال را رهبر سلف شما در آستانه انقلاب از شاه كرد. آيا به ياد نمي‌آوريد!؟

اختلاف ميان مقام رهبري و ملت، امري بسيار طبيعي و عادي در ساير كشورهاست، در نظام ولايت فقيه، همواره اين مردم هستند كه صغير و مهجور و محتاج سرپرستي هستند و حق هميشه با رهبري است و نظر او "فصل الخطاب" و "حكم حكومتي"اش حذف كننده هرحركت فكري است. اما در همان "عهدنامه"، در تنازع احتمالي رهبر با ملت (مشابه چنين حوادثي)، تصريح شده است طرفين موظفند به كتاب و سنت (قانون) مراجعه نمايند ورهبري هيچ حق ويژه اي بر ديگران ندارد (بندهاي ۶۳ تا ۶۵).

جناب آقاي خامنه‌اي، اينك متاسفانه ميان شما و بخش عظيمي از ملت اختلاف و فاصله‌اي عميق افتاده است كه در صورت لجاجت و بي‌اعتنائي به حقوق مردم، ميرود خداي ناكرده به جنگي داخلي و برادركشي منتهي شود آثار چنين فتنه‌اي كه تا ابد بر پيشاني عاملان آن باقي مي ماند، نام نيكوئي از شما باقي نمي‌گذارد.

توجه تان را به تصوير زشتى ازاين اوضاع در فرازي ديگر ازعهدنامه جلب ميكنم:

اگر ملت بر رهبري چيره گردد (نظام مديريت گسسته شود) يا رهبري به ملت ستم كند، در اين هنگام اختلاف كلمه پديد مي‌آيد و نشانه‌هاي زورگوئي قدرت آشكار مي‌گردد، فريب كاري‌هاي ديني زياد مي‌شود ، عمل به سنت‌هاي نيكو متروك مي ماند، هر كس به دلخواه عمل ميكند، احكام معطل مي‌ماند، دردها و بيماري‌هاي(جسمي و روحي) مردم افزون مي‌شود، هيچ كس از پايمال شدن حق بزرگ و رواج امور باطل بيمي به دل راه ندهد (بي‌تفاوتي مردم). در اين هنگام نيكان به‌خواري و بدكاران به عزّت مي‌رسند(خطبه ۱۶۰).

ب- انتقاد به رهبري



جناب آقاي خامنه‌اي، علي(ع) كه شما سالي را به ياد او نامگذاري كرديد، در همان آغاز خلافت، صريحاً مردم را به حق‌گوئي (انتقاد) از خود و نظردهي (مشورت) دعوت و تأكيد كرد: "من بالاتر از اين نيستم كه اشتباه نكنم، مگر آنكه خدا كفايتم كند" (خطبه ۲۱۶) و در متن عهدنامه معروف خود به مالك هشدار داد:

بايد نزديك‌ترين وزيرانت از نظرقرب مقام كسي باشد كه بيشترين حرف تلخ حق را به تو ميزند و آنگاه كه عملي از تو سر مي‌زند كه خدا از اوليائش ناخوش دارد، كمترين ياري را به تو مي‌رساند، ... همكارانت را به جد بياموز تا تو را ستايش و بي‌جهت تجليل نكنند. (بند ۳۳)

شما اگر در حوادث اخير به جاي دستگيري گسترده رهبران گروه هاي سياسي و صاحب نظران دلسوزملك و ملت، از بيم واهي بهره برداري از نيروي خشم ملت، و اعتمادتان به تحليل‌هاي اطرافيانتان، طبق فراز زير با آنان گفتگو و رايزني مي‌كرديد، آيا به صلاح خودتان و ملك و ملت مظلوم نبود؟

تا آنجا كه مي‌تواني با دانايان و حكيمان (كارشناسان) در تثبيت آنچه امور كشور را به اصلاح و مردم را به پا مي دارد مذاكره كن. (بند ۴۰)

رهبران فكري و سياسي مردم كه جاي خود دارد، شما طبق اين عهدنامه وظيفه داريد بخشي از اوقات هفته را به شنيدن نظريات كساني كه به شما انتقاد دارند، اختصاص دهيد:

بايد قسمتي از اوقات خويش را به كساني كه مطالباتي ازخودت دارند اختصاص دهي و در مجلسي عمومي كه نهايت تواضع را به خاطر خدا انجام مي دهي، بدون حضورنيروهاي نظامي، حراستي (امنيتي) و پليس، شخصاً حضوريابي تا گويندگان (شاكيان) بدون لكنت زبان با تو سخن بگويند، كه من از رسول خدا، نه يكبار، كه به كرات شنيدم كه مي‌فرمود: هرگز نظامي را كه حق ِ ضعيف بدون لكنت زبان از قوي ستانده نمي‌شود، نمي توان نظام مقدس (پاك و مبراي از عيب) شمرد... ( بندهاي ۱۰۹ تا ۱۱۱)

جناب آقاي خامنه‌اي، هواداران شما با كدام معيار، حكومتي را كه مطالبه امانت درآراء انتخابات را با ضرب و شتم و ابزار قتاله پاسخ مي‌دهند، نظام مقدس!! مي‌شمارند؟ شما وقتي كارهاي بزرگ را به اشخاص كوچك مي‌سپاريد، براي حفظ موقعيت خود از هيچ اقدامي فروگذاري نمي‌كنند. به راستي منطق شما درحمايت مستمر از آقاي احمدي نژاد، كه مملكت را با عملكردش در آستانه نابودي قرار داده، جز نزديكي به افكار خودتان، آنچنان كه در نماز جمعه گفتيد، چيست؟ نمازي كه فرصت استثائي خدائي بود تا جامعه را با قبول تقلب وقضاوت منصفانه خودتان به آرامش بياوريد. اما در "عهد نامه علي" آنگاه كه ضوابط گزينش كارگزاران را: داشتن تجربه، حياء، خانواده صالح، سابقه در اسلام پيشگام (نه متحجر)، اخلاق كريمانه، بي طمعي مالي، عاقبت انديشي و ... تبيين ميكند به گونه ديگري توصيه شده است:

كارگزارانت را پس ازآزمايش به كار بگمار، نه با تمايل شخصي و رأي فردي. كه اين شيوه ظلم است و خيانت (به ملت). (بند ۷۲)


ج- سركوب مخالفين

كشتارهاي فجيعي كه در برخورد با دانشجويان و يا در تظاهرات مسالمت آميزخياباني در حوادث اخيرتوسط نيروهاي تحت فرمان مستقيم وغير مستقيم شما رخ داده است، تماماً حكايت از عزم راسخ آن مقام در قلع و قمع مخالفيني مي‌كند كه جز تجديد انتخابات ِمهندسي شده درخواست ديگري ندارند. گويا فدا شدن هزاران نفر براي به كرسي نشاندن تصميم رهبري و ناديده گرفتن ميليونها درخواست منطقي اهميتي در نظام ولائي شما ندارد!؟

اگر از خاطر نبرده باشيد،۵۶ سال قبل در بيدادگاه نظامي شاه، وقتي مرحوم طالقاني و ساير سران نهضت آزادي محاكمه مي‌شدند، مهندس بازرگان پس از دريافت محكوميت ده ساله خود خطاب به تيمسار"قره باقي" رئيس دادگاه گفت:

ما آخرين گروهي هستيم كه با زبان قانون وبه شيوه مسالمت آميز با شما سخن مي‌گوئيم. با محكوم كردن ما ملت خاموش نمي شود بلكه با زبان ديگري با شما سخن خواهد گفت.

ده سال بعد حركت‌هاي چريكي درجنگل‌هاي "سياهكل" و عمليات مسلحانه شهري جايگزين مبارزات مسالمت آميزپارلماني شده بود. تشكيلات شما استثنا نيست و قوانين الهي شيخ و شاه نمي‌شناسد.

شما اين سخت‌سري و قاطعيت را به نفع نظام ولائي مي‌دانيد، اما در فراز ديگري از منشور حكومتي على (ع) نظر ديگري عنوان شده است:

ترا هشدار ميدهم در باره خونها (جان مردم) و خون ريزي به ناحق. زيرا هيچ عاملي بيش از كشتاربه ناحق موجب بروز نابساماني‌هاي اجتماعي (نقمت) و پي‌آمدهاي تخريبي عظيم و زوال و بريده شدن مدت (حكومت) نمي‌گردد .... مبادا پايه هاي سلطنت خويش با ريختن خون حرام تقويت كني كه چنين شيوه‌اي نه تنها موجب تضعيف و سستي اركان حكومت، بلكه زوال و انتقال آن (به نظامي ديگر) مي‌شود. (بند ۱۴۱)

جناب آقاي خامنه‌اي، شما كه اجازه نمي‌دهيد خبرنگاران داخلي و خارجي از صحنه‌هائي كه هوادارانتان آفريده‌اند، فيلم و گزارشي تهيه كنند، آيا مستقل از فضا و فيلتري كه پيرامونتان ايجاد كرده‌اند هرگز فرصت كرده‌ايد نيم نگاهي به عكس‌ها و فيلم‌هائي كه جوانان جسور با موبايل‌هاي خود از جنايت‌هاي مأمورانتان گرفته‌اند بيندازيد؟ آيا حمله نيروهاي سركوبگر در لباس شخصي را كه همچون گرگ به جان جوانان برومند وطن افتادند ديده‌ايد؟ مگر امام علي(ع) در همان عهدنامه هشدار نداده بود:

مبادا، همچون درندگان به جان مردم افتاده و خورد نشان را غنيمت بشماري. آنها از دو حال خارج نيستند؛ يا برادر ديني تواند و يا همنوع تو (بند ۹ و ۱۰).

البته شما در نماز جمعه با فرافكني زيركانه‌اي مسئوليت اين جنايت ها را به گردن "تروريست هاي نفوذي"! انداختيد كه در پوشش تظاهرات خياباني ضربات تروريستي خود را وارد مي كنند. عجبا، چگونه است كه تروريست ها اهداف خود را همواره از ميان دانشجويان معترض دانشگاهها و در ميان مردم عادي انتخاب مي‌كنند!؟

گفتيد:"اينكه بروند دانشگاه و جوان دانشجوي مؤمن و حزب اللهي را آنهم با شعار رهبري مورد تهاجم قرار دهند دل انسان را واقعا خون مي كند"! اگر چنين احساسي صادقانه است، چرا براي يكبار هم كه شده دستور نمي‌فرمائيد نيروهاي انتظامي شما با نيروهاي رسمى با لباس شخصي برخورد و آنها را دستگير كنند؟

امام علي به مالك اشتر، با آنكه مطمئن ترين ياور او بود، در دفاع از حقوق مردم تازه مسلمان مصرو پرهيز او از اتخاذ شيوه‌هاي خشن در برخورد با مردم فرمود:

اگر به خطا كسي را كشتي يا تازيانه‌ات، يا شمشيرت، يا دستت در عقوبت از حدّ گذرانيد، يا با مشت و بالاتر از آن، به ناخواسته مرتكب قتلي شدي، نبايد گردن كشي و غرور قدرت تو مانع آيد كه خون بهاي مقتول را به خانواده اش بپردازي.

جناب آقاي خامنه‌اي، در نظام ولايتي شما خونبها كه پيش كش! جنازه جوانان را هم به خانواده‌هاشان به راحتي تحويل نمي‌دهند تا بر آنان عزاداري كنند!؟ اين است رأفت وعطوفت اسلامي ادعائي شما!

شما با تحريك عواطف مذهبي نمازگزاران، بخش عظيمي از ملت را فريب خوردگان يا وابستگان به بيگانه شمرده و مرتكب ظلم عظيمي مي‌شويد. شما ناله و نفرين مادران داغدار وفرزندان شكنجه شده آنان را نمي‌شنويد اما در نظام خداوند ِ سميع و عليم ناله والدين "ندا"هاي مقتول بدون جواب نمي‌ماند.

(
بند۱۹) هيچ عاملي براي تغيير نعمت‌ها (راحت و رفاه و امنيت و آزادي) در جامعه و شتاب گرفتن نقمت ها (نوميدي، اعتياد، فساد، فحشاء و ...) مؤثرتر از قدرت گرفتن يك حكومت بر پايه ظلم نيست. زيرا خداوند شنواي دعاي شكنجه ديدگان و در كمين ستمگران است.


د- شخصيت پرستي مشركانه

جناب آقاي خامنه‌اي، ملت ما در انقلاب سال ۵۷ ازطاغوت زمان كه نماد طغيان استبدادي يك فرد بود، نجات يافت و به حاكميت ملي رسيد. اينك پس از ۳۱ سال، گرچه ظواهر و عناوين عوض شده، اما همچنان در بر همان پاشنه مي گردد و اكثريت ملت درنظام ولايت مطلقه و شوراي نگهبان و ساير نهادهاي وابسته، از حاكميت خود محرومند. شيوه‌هاي شخص پرستي و بت سازي مشركانه از مقامات و تملق و چاپلوسي، سكه رايج زمانه است و بر خلاف امام علي كه در طرد و دفع متملقين فرصت‌طلب از هيچ فرصتي دريغ نمي‌كرد، متأسفانه ديده نمي‌شود مقام رهبري ابراز برائتي از چنين چاپلوساني كرده باشند. گويا اين فراز زير از عهدنامه به كلي فراموش شده است:

هرگاه از اقتدارخويش احساس ابهت واوج خيال (در آسمان جاه و مقام) كردي، نگاهي به عظمت ملك خداوند بر بالاي سرت بيفكن و قدرت او را برخويش، كه فاقد آني، در نظر بگير. با چنين به خود نگريستني سركشي تو تسكين مي يابد، تند و تيزي تو فرو مي‌كاهد و عقل و خِردي كه از توگريخته باز مي‌گردد (بند۱۴).


ر - عدالت پروري

انتظار ملت از شما چيزي جز انصاف و عدالت و ترجيح حقوق ملت برتمايلات خودتان نيست، شادماني شما نيز، آنچنان كه در عهدنامه آمده است، نبايد جز اجراي عدالت و جلب رفاه و رضايت مردم باشد. اين سخن ِامامي است كه يكسره از ولايت او داد سخن مي‌دهيد:

بهترين مايه شادماني رهبران بايد بپا داشتن عدالت در شهرها وپديدار شدن دوستي (طرفداري) ملت باشد و چنين دوستي حاصل نمي‌شود، مگربا خوش‌بيني‌شان و اين نيزحاصل نمي‌شود جز با گردآمدنشان پيرامون مسئولين امور و سنگين نشمردن بار دولت آنها بردوش خود و ترك ِآرزوي سر آمدن دوران زمامداري‌شان (بند۵۸).

جناب آقاي خامنه‌اي، پايان بخش نامه خود را مقدمه عهدنامه امام علي قرارمي‌دهم، مقدمه‌اي كه به هنگام اعزام مالك اشتر به سرزمين فراعنه، نوشته شده است:

اي مالك، بدان كه تو را به سرزميني فرستاده‌ام كه پيش از تو دولت‌ها ديده، برخي دادگر و برخي ستمگر. و مردم در كارهاي تو به همان چشمي مي‌نگرند كه تو در كار رهبران پيش از خود مي‌نگري ودرباره تو همان مي‌گويند كه درباره آنان مي‌گوئي و نيكوكاران را از آنچه خدا بر زبان مردم جاري مي‌سازد توان شناخت.

ميهن عزيز ما بيش از ۲۵ قرن است درسلطه سلسله سلاطيني، عموماً ستمكار زيسته است، زمان زيادي نداريد تا قضاوت بندگان خدارا عوض كنيد. آريامهر!! آنگاه صداي انقلاب مردم را شنيد كه فرياد "مرگ برشاه" همه فضاي شهر را پر كرده بود. به نصيحت اميرمؤمنان گوش دل بسپاريد كه فرمود:

كفايت كار مردم به عهده تو قرار گرفته وخداوند ترا در رفتارت با ملت امتحان مي‌كند. پس خود را در جنگ با خدا قرار مده كه قدرتي در برابر انتقام او نداري و نيز بي‌نياز از عفو و رحمتش نيستي (بند۱۱).

...
و مااريدان اخالفكم الي ما انهيكم عنه ان اريد الاالاصلاح مااستطعت و ماتوفيقي الابالله عليه توكلت و اليه انيب (هود۸۸

).

سئوالات زيركانه خبرنگار عراقي از قشقاوي سخنگوي وزارت امور خارجه

لطفا نظرات خود را برای ما بنویسید حتی میتوانید با ما در ار ارتباط باشید09143146859


در كنفرانس خبري حسن قشقاوي سخنگوي وزارت خارجه يك خبرنگار زيرك عراقي! هوشمندانه سئوال خود را در دو بخش چنين پرسيد. اول سئوال كرد:«با تشكر از كمكهاي فراوان دولت ايران در درمان مجروحان عراق، آيا برنامه هاي ديگري در اين زمينه براي عراق داريد؟» سحنگوي وزارت خارجه قولهاي فراوان و مساعدي داد كه در آينده، «جمهوري اسلامي» اقدامات پزشكي و درماني بيشتري در عراق انجام مي دهد. خبرنگار عراقي سئوال اصلي خود را چنين پرسيد:«آيا براي مجروحان داخل و اتفاقات اخير كه صحنه هايي از آن را خود من ديده ام، چنين كمكهايي هم مي كنيد؟

»

انتقاد مسعود ده‌نمكي از آيت‌الله خامنه‌اي

مسعود ده‌نمكي فيلمساز و كارگردان فيلم پرفروش و جنجالي اخراجي‌ها كه زماني از اعضاي انصار حزب‌الله بود و در سركوب مخالفان حكومت ايران نقش مهمي داشته است، امروز در يادداشتي با عنوان « دوشنبه‌نامه» كه در وبلاگش منتشر شد، به شدت از آيت‌الله خامنه‌اي انتقاد كرده است

.

اين نوشته انتقادي ابتدا در وبلاگ ده‌نمكي ظاهر شد اما بعد به طور كامل محو شد. با اين حال متن ياداشت ده‌نمكي هنوز از طريق موتور جستجوگر گوگل و حافظه پنهاني سايت (فايل كشينگ) قابل مشاهده است

:

مسعود ده‌نمكي در اين يادداشت، با لحني سرزنش‌آميز و انتقاد از خود، نارضايتي خود از نتيجه انتخابات را ابراز كرده و خواستار ابطال آن شده است. ده‌نمكي در اين يادداشت مي‌نويسد

:

«

اما هم اينك با تقلب گسترده در انتخابات كشور و دخالت‌هاي بي حد و مرز رهبري در آن خواستار ابطال آن هستم

ده‌نمكي آيت‌الله خامنه‌اي را به «فاصله گرفتن از خط امام» و غرق شدن در « عطش قدرت» متهم كرده و از علماي شيعه خواسته است در مقابل بي‌عدالتي رهبر بايستند و « فضاي جبروتي حاكم در عرصه رهبري را به فضاي لاهوتي مبدل نمايند

اين فيلم‌ساز در اين نامه به «تقلب گسترده در انتخابات كشور، ريزش حرمت‌ها، و ستم حكومتي بر مردم» اعتراض كرده و مي‌نويسد: «عدالت و امانت‌داري از رأي مردم وظيفه اصلي نظام است

ده‌نمكي در پايان يادداشت خود از انصار حزب‌الله خواسته است كه خود را آلت دست «طمع‌كنندگان قدرت در كشور» قرار ندهند و «به جاي كشيدن تيغ بر فرياد عدالت‌خواهانه مردم شريف ايران و دانشجويان كوي دانشگاه»، « ديكتاتورهاي زمانه را بر سر جاي خود بنشانند

».


لطفا نظرات خود را برای ما بنویسید حتی میتوانید با ما در ار ارتباط باشید09143146859



نگاهي ديگر: پذيرش هزينه هاي آقاي احمدي نژاد، چرا؟

لطفا نظرات خود را برای ما بنویسید حتی میتوانید با ما در ار ارتباط باشید09143146859



سخنان آيت الله علي خامنه اي، رهبر جمهوري اسلامي در نخستين خطبه هاي نماز جمعه پس از برگزاري انتخابات رياست جمهوري، نقطه عطفي در جريان وقايع پس از انتخابات بود

.

وي "11 ميليون" تقلب در انتخابات را غير ممكن دانست و هشدار داد كه اگر سياستمداران منتقد انتخابات به تظاهرات و راهپيمايي هاي خياباني خاتمه ندهند، "فرماندهان پشت صحنه" اين اعتراضات تلقي خواهند شد و مسئول خونريزي هاي احتمالي خواهند بود

.

هشداري كه با وجود صراحت، به عقب نشيني معترضان منجر نشد و يك روز بعد، تهران و ساير شهرهاي ايران شاهد گسترده ترين درگيري هاي خياباني ميان معترضان و نيروهاي امنيتي در مقايسه با روزهاي قبل بودند.

آيت الله خامنه اي، البته همچنين در سخنان خود خواستار رسيدگي به ابهامات مربوط به انتخابات در شوراي نگهبان شد، اما اين سخنان كمكي به مهار التهابات عمومي نكرد، چرا كه ظاهرا منتقدين انتخابات اخير و از جمله كانديداهاي اصلاح طلب، گمان نمي كنند كه شوراي نگهبان، پس از مدتي بررسي شكايات كانديداها، راي به نادرستي تصريحات شخص اول حكومت بدهد.

در نتيجه، به نظر مي رسد كه رهبر جمهوري اسلامي، ترجيح داده كه با دفاع از نتايج انتخابات رياست جمهوري دهم، در شرايطي كه اعتراضات گسترده منتقدان اين نتايج در جريان است، هزينه حمايت از تداوم رياست جمهوري آقاي احمدي نژاد را – اگرچه بالا – بپذيرد.

هزينه آفريني هاي محمود احمدي نژاد براي حكومت ايران، با "افشاگري" هاي بي سابقه وي عليه شخصيت هاي موثر نظام جمهوري اسلامي در جريان مبارزات انتخاباتي شروع شد و با برگزاري انتخاباتي كه به بيشترين حجم از اعتراضات خياباني پس از انقلاب اسلامي ايران دامن زد ادامه يافت.

در پي انتخابات نيز، تجمعات چند صد هزار نفري اعتراضي و نيز خشونت نيروهاي مدافع دولت عليه معترضان، بارها و بارها به "خبر يك" رسانه هاي معتبر دنيا تبديل شد؛ تحولي كه نه تنها افكار عمومي جهان را عليه تهران برانگيخت، بلكه ابراز ترديدهاي جامعه بين المللي را در مورد مشروعيت دولت جمهوري اسلامي به دنبال داشت و به زعم برخي ناظران رسانه اي در عرض يك هفته بيش از تمام دوران پس از جنگ "تصاوير مستند" عليه جمهوري اسلامي توليد كرد.

در چنين شرايطي، دورنماي پيش روي حكومت و رهبري آن در ارتباط با نا آرامي هاي اخير نيز مي تواند در بر گيرنده هزينه هاي شديد باشد.

با توجه به آنكه ظاهرا موضع گيري هشدارآميز اخير رهبري در خصوص منتقدان انتخابات باعث پايان اعتراضات خياباني نشده، بايد تداوم شدت عمل را عليه معترضان به انتخابات انتظار داشت.

اين اقدام، مي تواند مستندات مورد استفاده براي فشار بر تهران در داخل و خارج را، در سطوحي غير قابل مقايسه با هر دوران ديگري از حيات جمهوري اسلامي افزايش دهد و از سوي ديگر، بحران ميان تهران و جامعه بين المللي بر سر "مشروعيت" دولت جمهوري اسلامي را ، در شرايطي كه حكومت در بحبوحه بحران هسته اي انتظار مشكلات جديد را با جهان ندارد، تشديد كند.

از آنجا كه تمام اينها، هزينه هايي هستند كه رهبر و نظام جمهوري اسلامي ايران، براي حمايت از "يك" نفر متحمل مي شوند، پرسش از انگيزه هاي تحمل اين هزينه ها، از اهميت بسياري برخوردار مي شود.

به عبارت ديگر، درك اينكه چرا آيت الله خامنه اي براي دفاع از محمود احمدي نژاد و همكارانش حاضر به پذيرش هزينه هايي نامحدود و به گونه اي نامتعارف بالاست، مي تواند توضيح دهنده بخش مهمي از اتفاقاتي باشد كه در دوران پيش و پس از انتخابات به وقوع پيوسته است.

در مورد دلايل آيت الله خامنه اي براي اين حمايت، تحليل هاي متنوعي مطرح مي شوند. اما به طور كلي مي توان گفت تا آنجا كه در برخي سخنان رهبر نظام بيان شده، دليل اصلي حمايت از آقاي احمدي نژاد، "ايستادگي" شديد او در مقابل دشمناني است كه به عقيده رهبري، حيات نظام جمهوري اسلامي را تهديد مي كنند.

رهبر ايران در شهريور ماه گذشته در ديدار با اعضاي هيات دولت يادآور شد كه دولت هاي قبل از احمدي نژاد، در مواجهه با اتهامات قدرت هاي بيگانه، مي كوشيدند ثابت كنند كه نظام متهم نيست؛ اما دولت نهم، در مواجهه با حملات دشمنان، به حمله متقابل مي پردازد و شيوه درست همين است.

مقام اول حكومت ايران در مناسبت هاي مختلف ديگر نيز "قاطعيت" دولت نهم در مقابل دشمنان را مورد تاكيد قرار داده است، ويژگي اي كه رييس اين دولت هم براي اثبات موثر بودن آن، مستندات مشخصي را مورد تاكيد قرار داده و مي دهد.

مثلا، اينكه نتيجه سياست تنش زدايي خاتمي، قرار گرفتن ايران در ليست كشورهاي "محور شرارت" توسط ايالات متحده بود، اما نتيجه سياست هاي سرسختانه دولت بعدي – به گفته وي – درخواست هاي مكرر واشنگتن براي مذاكره با ايران است.

آقاي احمدي نژاد در مقابله با "دشمنان داخلي" هم از چنين الگوي سازش ناپذيري تبعيت مي كند و ظاهرا دليل ديگر حمايت رهبري از وي همين است. ديگر براي كمتر كسي ترديدي در اين نكته باقي مانده رهبر جمهوري اسلامي ايران، به هر دليل، متقاعد شده است كه اصلاح طلبان، به دليل حركت آگاهانه يا ناآگاهانه در مسير خواسته هاي قدرت هاي جهاني در ابعاد سياسي، امنيتي و بين المللي، براي بقاي نظام جمهوري اسلامي ايران خطرناك هستند و بنابراين، ملاحظات مربوط به حفظ نظام ايجاب مي كند كه با قاطعيت در مقابل تحركات آنها و ورود مجددشان به قدرت جلوگيري شود.

اين در حالي است كه اگرچه بسياري از محافظه كاران در تبعيت از رهبري و مخالفت با اصلاح طلبان به آقاي احمدي نژاد شباهت دارند، اما به اندازه رييس دولت نهم در مقابله با دشمنان داخلي و خارجي "سرسختي" و "سازش ناپذيري" نشان نداده اند.

بدين ترتيب، مي توان فهميد كه از ديدگاه آيت الله خامنه اي، مزاياي مهار دشمنان حكومت ايران در داخل و خارج به حدي بالاست كه حداقل تا اين لحظه، به هزينه هاي فزاينده حمايت از محمود احمدي نژاد مي ارزد.

اما آيا نتيجه اين محاسبه هزينه – منفعت همواره از نظر آيت الله خامنه اي به همين شكل خواهد بود؟ ترديد نيست كه جهت و فرجام اعتراضات اجتماعي به نتايج انتخابات 22 خرداد، در تعيين پاسخ سوال فوق نقش تعيين كننده اي خواهد داشت.

متن كامل بيانيه جبهه مشاركت ايران اسلامي

لطفا نظرات خود را برای ما بنویسید حتی میتوانید با ما در ار ارتباط باشید09143146859


اكثريت ملت چيزي جز رأي خود را نمي طلبد

"

بسم الله الرحمن الرحيم
ملت بزرگ ايران امروز همه ما با شرائط و حوادثي روبرو هستيم كه بيش از هر چيز نشاندهنده عزم گروهي اندك، متكي به قدرت براي هدم پايه هاي جمهوريت و مردمسالاري و ايستادن در برابر خواست مشروع و قانوني ملت است

.

انتخابات 22 خرداد كه مي توانست و مي تواند منشاء تحولي بزرگ براي كشور باشد و حضور بي سابقه مردم كه نشان دهنده باور و اعتماد آنها به كارآيي نظام جمهوري اسلامي و اصلاح پذير بودن آن از راههاي مدني بخصوص انتخابات بود، با مهندسي عجيبي روبرو شد كه نتيجه آن كاملا با آنچه مردم در صندوقها ريخته بودند متفاوت گشت. اين واقعه عجيب كه نه فقط حق مردم را در اين انتخابات ناديده انگاشت بلكه اگر به آن رسيدگي نشود و حق مردم به آنها باز نگردد سبب قهر دائمي آنها با صندوق هاي راي خواهد شد، چرا كه مردم صندوق راي را تابوت استبداد و دريچه اي بسوي مردمسالاري مي پنداشتند

.

بي انصافي بزرگ در اين است كه حضور مردم را در اين انتخابات حماسه بي نظير بدانيم اما عاملان اصلي اين حضور را به زندان بيندازيم. مقايسه آمارهاي حضور مردم در انتخابات چندين سال گذشته نشان مي دهد كه افزايش قريب به 30 درصدي مردم در اين انتخابات مرهون تلاش عظيم اصلاح طلبان است كه در ماه هاي گذشته با موج اميد ، براي اولين بار تحريم انتخابات را منتفي كردند و همه كساني را كه با صندوق هاي راي قهر كرده بودند به پاي صندوق كشاندند و حماسه حضور را عينيت بخشيدند. اما اينك متاسفانه اكثريت اين شورآفرينان در زندان هاي امنيتي به سر مي برند و از وضع و حال آنها هيچ اطلاعي در دست نيست

.


پس از اعلام نتايج نتايج انتخابات ما شاهد حضور پر صلابت مردم در دفاع از راي خود بوديم. . اين حضور پر معنا و خودجوش چيزي نبود جز تداوم حضور مردم در پاي صندوق هاي راي. اما پاسخي كه اين مردم دريافت داشتند خشونت ، تخريب و متاسفانه شهادت عزيزاني بود كه مسئوليت آن تماما بر عهده كساني است كه اين انتخابات را مهندسي كردند و رودروي مردم و خواسته آنان ايستادند. قبل از انتخابات فضاي امنيتي بر كشور حاكم كردند و سپس آن را به فضاي نظامي تبديل كردند، همه كساني را كه به گواهي سابقه آنها عوامل آرامش بخشي مردم و تلطيف فضاي سياسي جامعه و پرهيز دهنده خشونت و منادي رفتارهاي مسالمت آميز بودند به زندان انداختند و بدتر از همه با تبليغات نادرست خشونت ها و آشوب ها را به مردم نسبت دادند

.


مردم شريف ايران:


امروز كشور ما در شرايط حساسي به سر مي برد، اكثريت ملت چيزي جز رأي خود را نمي طلبد، بايد بر اين خواسته قانوني و مدني ايستاد، اين ايستادگي با آرامش و از طريق رفتارهاي مسالمت آميز و مدني و مقاومت منفي امكان پذير است. ما ضمن محكوم كردن همه خشونت ها و تخريب ها ساحت مردم را از اين امور مبرا مي دانيم و از خود آن ها مي خواهيم اجازه ندهند عده اي از آب گل آلود براي مقاصد ناپاك خود ماهي بگيرند از طرف ديگر اراده اي وجود دارد كه مي خواهد از همين فرصت استفاده كند و براي هميشه مردم سالاري را بي موضوع كند. راه اصلي آن ها در اين ميانه دميدن در كوره خشونت ، بالا بردن هزينه هاي مردم و مايوس كردن آن ها از هرگونه اصلاح و راديكاليزه كردن فضاي سياسي كشور است

.

تنها در اين صورت است كه آن ها مي توانند فضاي امنيتي – نظامي را حاكم كنند و به آمال خود دست يايند. ما ضمن مسئول دانستن نيروهاي انتظامي و امنيتي به خصوص در حفظ جان و اموال مردم معتقديم بايد از حضور نيروهاي غيرمسئول مثل لباس شخصي ها كه سهم مهمي در افزايش تنش دارند جلوگيري شود. رفتارهاي آن ها نشان مي دهد كه مايل به آرامش جامعه نيستند و تنها در سايه رعب و حاكميت ترس، تسلط بر مردم را ممكن مي دانند. قطع همه راه هاي ارتباطي دلسوزان جامعه و رهبران اصلاحات با مردم ، سانسور وسيع و گسترده و بي نظير داخلي و خارجي ، تبليغات يك سويه صدا و سيما و رسانه هاي دولتي نشان دهنده اين عزم است. اما ما شك نداريم اين ملت اخواهد ماند و از آرمان هاي امام و انقلاب و جمهوري اسلامي كه دستاورد تاريخي و خون بهاي عزيزانش است پاسداري خواهد كرد و هر كس در برابر اراده ملت بايستد رفتني خواهد بود

.


جبهه مشاركت ايران اسلامي نيز امروز در تنگناي بزرگي قرار دارد. دستگيري اكثر چهره هاي اصلي ، تعطيلي روزنامه ياس نو، فيلتر شدن سايت اطلاع رساني حزب، بستن دفتر مركزي حزب و تهديدهاي روزافزون نسبت به تشديد اين رفتارها، سبب مي شود كه متاسفانه حزب ما نيز نظير ساير نهادهاي مدني در آرام كردن اوضاع و تشويق راه هاي مدني توفيق نداشته باشد

.


ما در عين حال كه از خواسته اصلي ملت يعني وفاداري به راي مردم حمايت مي كنيم و پشتيبان بي چون وچراي محور اين حركت عظيم اصلاحي، جناب آقاي موسوي هستيم از حاكميت نيز خواهانيم تا گره اي را كه امروز با سرانگشت تعقل و تدبر قابل باز كردن است به گره كوري تبديل نكنند كه ديگر به هيچ راهي گشوده نشود.

دراين راستا ما خواهان آن هستيم

:


1 – فضاي امنيتي و نظامي به فضاي سياسي و اجتماعي تبديل شود و به جاي منع روش هاي مسالمت آميز به راه كارهاي مصرح در قانون اساسي نظير اجتماعات مسالمت آميز مجوز داده شود

.


2 – فضاي اطلاع رساني و ارتباطي به وضعيت قبل از انتخابات برگردد و اجازه داده شود تا به جاي شايعات و تحريفات حقايق و واقعيت ها به گوش مردم برسد و رهبران اصلي جامعه از جناح هاي سياسي مختلف بتوانند با برقراري ارتباط با مردم فضاي تعقل و تدبير را در ساحت سياسي جامعه حاكم كنند

.


3- فعاليت احزاب و نهادهاي مدني به حالت عادي برگردد و سايه رعب و وحشت از سر نخبگان جامعه دور شود و بر اساس مسئوليت پذيري ، بين حاكميت و احزاب و نهادهاي مدني ، قانون داور و حاكم شود

.


4 – توقف روند بازداشت ها و آزادي فوري و بي قيد و شرط همه زندانيان سياسي عاملي بسيار مهم در آرام شدن احساسات جريحه دار شده عموم مردم است. اينك كه ثابت شده است هيچ جريان و نيروي فعال سياسي كشور نه فقط در جريان هاي آشوب كمترين نقشي نداشته اند بلكه حتي از برقراري راهپيمايي ها و تظاهرات مسالمت آميز چند روز گذشته هم اطلاعي نداشته اند، تدبير آن است كه با فراهم كردن زمينه حضور مجدد اين فعالين سياسي و اجتماعي در جامعه به همگان ثابت كرد كه حكومت از تلاش همه نيروهاي سياسي مدافع آرامش و رفتارهاي مسالمت آميز استقبال مي كند و در صدد فرافكني نيست

.


5 – ريشه اصلي همه حوادث روزهاي گذشته در مهندسي عظيم آرا و اثرگذاري بر نتيجه انتخابات است. ابطال انتخابات مي تواند اعتماد گسسته ملت - حكومت را بازسازي كند و سرمايه اي براي سازندگي كشور باشد. بديهي است كه در شرايط كنوني تمسك به شوراي نگهبان راهگشا نيست چرا كه قبل از انتخابات اين نهاد نظارتي ، بي طرفي را با كمال صراحت كنار گذاشت و هيچ داور بي طرفي نمي پذيرد كه اين شورا بتواند داوري عادل و حاكمي بي طرف در اين موضوع مهم باشد

.


6 – ما مصرانه خواستار شناسايي عاملان اصلي اين شبهه كودتا در كشور هستيم تا مردم ايران و جهانيان باور كنند كه جمهوري اسلامي اجازه خيانت به راي ملت را نمي دهد و خانواده هاي ايثارگران و مومنين و متدينين و نخبگان و فعالان سياسي و اجتماعي و كارآفرينان و فرهنگ سازان و همه آحاد مردم ايران مطمئن شوند كه مشعلي كه امام خميني (ره) در اين كشور بر افروخت همچنان دليل راه ما در رسيدن به سرمنزل مقصود است

.


7 – ما از همه مراجع معظم تقليد ، علماي اعلام ، بزرگان ديني ، شخصيت هاي خدوم و مورد وثوق ملت انتظار داريم در اين اوضاع حساس ، رسالت تاريخي خود را در دفاع از ملت و حفظ خون و نواميس مردم به انجام رسانند و علاوه بر نصيحت دولتمردان و حاكمان به رعايت عدل و انصاف، اعتماد و آرامش را به جامعه نگران ايران بازگردانند

. "

متن كامل بيانيه سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي

لطفا نظرات خود را برای ما بنویسید حتی میتوانید با ما در ار ارتباط باشید09143146859



ممانعت از تظاهرات مسالمت آميز مردم نقض اصل 27 قانون اساسي است

"

ملت شريف ايران



در حالي كه تظاهرات ميليوني آرام و مسالمت آميز مردم در روز پنج شنبه مي توانست مسئولان كشور را به ماهيت آرامش طلبانه و قانوني اعتراضات و مقاصد مسالمت جويانه معترضان مطمئن سازد، اعمال خشونت بي سابقه و وحشيانه عليه مردم در روز شنبه فاجعه آفريد و به شهادت بيش از ده تن و مجروح شدن صدها تن از هموطنان بيگناهمان منجر شد و جامعه ايران را در غم و ماتم جانكاهي فروبرد

.

حضور پررنگ و رفتارهاي تنش آفرين و تحريك آميز نيروهاي ضد شورش و لباس شخصي هايي كه تنها نشان ارتباط آنها با نيروي انتظامي باتومي بود كه در دست داشتند، در روز شنبه به روشني حاكي از آن بود كه هدف از اين حضور بيش از آن كه استقرار امنيت و مقابله با تشنج باشد، سركوب مردمي است كه براي تظاهرات آرام، قانوني و مسالمت آميز ديگري به خيابان ها آمده بودند

.

سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران ضمن محكوم كردن كشتار و ضرب و شتم مردم بيگناه و عرض تسليت به خانواده داغدار قربانيان و شهداي روز شنبه تأسف عميق خود را از عدم ظرفيت و نابردباري مسئولان حكومت در برابر اعتراض هاي قانوني و مسالمت آميز مردم ابراز داشته، اعلام مي دارد اين بي ظرفيتي و نابردباري و فجايع ناشي از آن نشانه آشكار بي اعتقادي دولتمردان حاكم به بديهي ترين حقوق شهروندي است. تأسف بارتر تمسك به روش هاي كهنه، تكراري و رسوايي نظير انتساب اغتشاش ها به بيگانگان و گروه هاي تروريستي است

.

به اين ترتيب بايد در روزهاي آينده شاهد موج مصاحبه هاي سازمانيافته با جوانان دستگير شده در خيابان ها باشيم كه به تحريك شدن از سوي عوامل بيگانه و گروه ها و جريان هاي سياسي داخلي اعتراف كنند! اين روش هاي زشت و غير انساني همراه با انتشار اخبار و حوادث مشكوك و در عين حال آشنايي نظير آتش زدن مساجد و قرآن ها و انفجار بمب در اينجا و آنجا بدترين و نااميد كننده ترين واكنشي است كه مسئولان يك حكومت مي توانند به اعتراضات قانوني و مسالمت آميز شهروندان خود بدهند. اين در حالي كه همه دولت ها تلاش مي كنند شهروندان خود را به استفاده از روش هاي مدني و مسالمت آميز و اجتناب از روش هاي هرج و مرج طلبانه و خشونت آميز براي ابراز اعتراضات خود قانع سازند

.

ممانعت از برگزاري تظاهرات آرام و مسالمت آميز مردمي كه تنها مطالبه آنها روشن شدن سرنوشت آراء خود و ابطال انتخاباتي نا مشروع است نقض آشكار اصل 27 قانون اساسي از سوي حاكميت است. زيرا اين اصل حق شهروندان را در تظاهرات و راهپيمايي هاي مسالمت آميز به رسميت شناخته است. ظاهراً تفسير حاكميت كنوني نظام از اين اصل آن است كه شهروندان تنها در تظاهرات و راهپيمايي به دعوت حاكمان يا براي حمايت و تأييد موضع حاكمان آزادند. اين تفسير به روشني از عدم التزام حاكميت كنوني به قانون اساسي و عهد خود با مردم در حفظ و حراست از حقوق اساسي آنها حكايت دارد.

سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران هشدار مي دهد ممانعت از تظاهرات آرام و مسالمت آميز شهروندان براي اعلام نظر و خواست خود به قيمت كشته و مجروح شدن تعداد زيادي از هموطنان، دستگيري هزاران تن از مردم و صدها تن از فعالان سياسي و ... لطمات جبران ناپذيري به اعتماد ملت به دولت و وحدت و انسجام ملي وارد ساخته كشور را به سوي انسداد سياسي، عطف توجهات به خارج از مرزها و گسترش روش هاي اعتراض خشن و پرهزينه براي دولت و ملت سوق خواهد داد. سازمان مجدداً تأكيد مي كند دولت برآمده از انتخاباتي كه صحت و سلامت آن از سوي بخش عظيمي از ملت ايران مخدوش و مردود اعلام شده و بر موج گسترده اعمال خشونت عليه شهروندان شكل مي گيرد، فاقد وجاهت قانوني است.

سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران



31/ 3/88"

متن كامل بيانيه مجمع روحانيون مبارز

لطفا نظرات خود را برای ما بنویسید حتی میتوانید با ما در ار ارتباط باشید09143146859



ما قوياً از جناب آقاي مهندس ميرحسين موسوي حمايت مي‌كنيم

"

بسم الله الرحمن الرحيم
اللهم انا نشكو اليك فقد نبيَنا و غيبته ولينا و كثره عدونا و شدة الفتن بنا

بيش از ده روز است كه از انتخابات رياست جمهوري مي‌‌گذرد، مردم نجيب ايران كه با هزاران اميد و آرزو و شور و شوق به پاي صندوق‌هاي راي آمدند، اكنون بايد جنازه جوانان خود را از ميان خاك و خون بردارند و به سوگ آنان بنشينند، ميليون‌ها انسان در سراسر كشور به نتايج اعلام شده اين انتخابات باور و اطمينان ندارند، بلكه آن را محصول يك طرح حساب شده مي‌دانند و بدان معترضنند، ميليون‌ها انسان در سراسر كشور مي‌خواهند و حق دارند فرياد اعتراض خود را به صورت راهپيمايي و اجتماعات آرام به گوش طرفداران حق و عدالت برسانند. آيا پاسخ اين فريادهاي حق‌طلبانه سفير گلوله‌هايي است كه سينه فرزندانشان را بشكافد و پير و جوان و زن و مرد را به خاك و خون بكشد؟


وقتي از نظر ميليون‌ها انسان فهيم و آگاه مجريان و ناظران انتخاباتي در مظان اتهام قرار دارند آيا منطقي است كه آنان را براي احقاق حق خويش به محكمه‌اي حواله دهند كه داورانش در معرض اتهامند؟ اگر حضور گسترده مردم در پاي صندوق‌هاي راي آگاهانه بوده و امضاء سند افتخار جمهوري اسلامي است، پس چرا حضور اعتراضي ميليون‌ها نفر از همين مردم به توطئه و دسيسه بيگانگان نسبت داده شده مي‌شود مگر رژيم‌هاي گذشته در ايران و ساير كشورها از اين اباطيل چه طرفي بستند كه امروز همان نسخه پوسيده را كپي كرده و به مردم اهانت مي‌كنند

.


ميليون‌ها انسان شريف و آگاه بر اين باورند كه با آراء آنان بازي شده و به فهم و شعورشان اهانت شده است و براي دفاع از حيثيت و كيان خود به صورت خودجوش به خيابان‌ها ريخته‌اند تا دردها و تحقيرهاي فروخورده خود را فرياد كنند. چرا به مردم اهانت مي‌كنند و اين حركت مردمي و در كمال وقار و آرامش را به بيگانگان نسبت مي‌دهند و هزاران نفر را در خيابان‌ها و از خانه‌هايشان مي‌ربايند و با رفتاري بسيار زشت و ناپسند آنان را اعم از زن و مرد به نقاط نامعلوم مي‌برند؟

حركت ميليون‌ها جوان در ايام انتخابات و در راهپمايي‌ها با فرياد الله اكبر و با شعار يا حسين چه كساني را آزرده و عصباني كرده است كه بايد به خوابگاه دانشجويان شبانه حمله كنند و با ضرب و شتم بي‌حساب آنان را آواره كنند و خوابگاه آنان را به ويرانه تبديل كنند؟ تاسف‌‌بارتر از اين عمل آن است كه اين حمله مغول‌آسا را به خود مردم نسبت دهند. فانالله و انا اليه راجعون

.


كدام عقل سليم باور مي‌كندكه حركت اعتراضي ميليون‌ها انسان آگاه از كارگران، كسبه، كشاورزان، روحانيون، دانشجويان و ساير اقشار نقشه و طراحي اين گروه يا آن گروه و با حمايت بيگانگان باشد؟ چرا شخصيت‌هاي محترم و خدمت‌گذار ملت طول سي سال گذشته را به بهانه‌هاي واهي با بدترين رفتارها و دستگير مي‌كنند و به زندان‌ها مي‌كشانند؟ كساني كه دست به چنين اعمال مي‌زنند و سرمايه‌هاي اجتماعي جامعه را اين‌گونه تاراج مي‌كنند، از خدا بترسند و از عاقبت خود بهراسند

.


جناب آقاي مهندس ميرحسين موسوي كه در طول ساليان دفاع مقدس نخست وزير اين كشور بوده و همواره در برابر كارشكنان مورد حمايت بي‌دريغ حضرت امام خميني رضوان الله تعالي عليه بوده است، پس از بيست سال رصد كردن اوضاع كشور امروز احساس خطر كرده است و براي نجات كشور از مديريت غلط چهار سال گذشته به ميدان آمده و در مدت كمتر از سه ماه ميليون‌ها انسان شيفته امام خميني را با ياد و نام آن عزيز به صحنه آورده است و ميليون‌ها جوان را كه مي‌رفتند از هر نوع مشاركت و همراهي جمهوري اسلامي رو بگردانند، با نشان دادن راه و خط صحيح حضرت امام خميني به پاي صندق‌هاي راي آورده است،‌ آيا چنين شخصيتي به جاي آنكه مورد تقدير و تجليل قرار گيرد، بايد توسط همان‌هايي كه در آن زمان در برابر امام صف‌‌آرايي مي‌كردند و نيز خلاف آنان امروز مورد عتاب قرار گيرد و آنچه زيبنده خود آنان است به مهندس موسوي نسبت دهند؟

آيا آقاي مهندس موسوي مسبب اغتشاش‌هاي است يا آنان كه با لشكر‌كشي در خيابان‌ها شهر را به صورت يك پادگان نظامي درآورده‌اند و مردم بويژه جوانان را تحريك مي‌كنند و احساساتشان را جريحه‌دار مي‌سازند؟


مردم مي‌گويند در انتخابات امانت‌داري نشده است و بايد انتخابات ابطال شود، آيا پاسخ چنين خواسته‌اي بر فرض كه به اعتقاد مسئولان برنامه‌ريز و مجريان انتخابات صحيح نباشد،‌ انواع اهانت‌هايي است كه از بلندگوهاي حكومتي نثار مردم مي‌شود و بايد پس از آن با چوب و چماق و تفنگ و گلوله به آنان حمله شود، عده‌اي مجروح يا كشته و گروهي هم به بند كشيده شوند؟ ‌آيا دستي در كار است تا با اين رفتارهاي غير انساني آبروي امام و جمهوري اسلامي را به تاراج دهد؟


ما قوياً از جناب آقاي مهندس ميرحسين موسوي حمايت مي‌كنيم و در برابر تهمت‌هاي ناجوانمردانه و از آن جمله تهمت تسبيب اغتشاش‌ها به ايشان از وي دفاع مي‌كنيم و عامل همه اغتشاش‌ها و زخمي شدن‌ها و ديگر خساراتي را كه به مردم وارد شده است، كساني مي‌دانيم كه بي‌جهت شهر را به صورت پادگان نظامي درآورده‌اند و آنها بايد شناسايي و محاكمه شوند

.


ما مصرانه خواستار آزادي تمامي دستگيرشدگان از شخصيت‌هاي سياسي روحاني و غير روحاني هستيم و هرگونه محاكمه غيرقانوني و بازجويي‌هاي تحت فشار و رعب را محكوم مي‌كنيم

.


آيا عدل و انصاف است كه صدا و سيماي حكومتي به ميليون‌ها انسان و نخبگان آنان هر گونه اهانتي را روا دارند و هيچ فرصتي براي اين بي‌گناهان ايجاد نشود تا از خود دفاع كنند و حقايق را با مردم در ميان بگذارند. وقتي وسائل ارتباطي از پيامك‌ها و سايت‌ها و اينترنت همه را از كار بيندازند و در تلفن‌هاي همراه اخلال ايجاد كنند و تنها وسيله اطلاع‌رساني يعني صدا و سيما را از شأن يك رسانه ملي به رسانه دولتي تبديل كنند و يك‌جانبه به بدترين شيوه حقايق را وارونه جلوه دهند. آيا مي‌دانيد با بي‌اعتبار شدن اين رسانه فراگير مردم به پاي رسانه‌هاي بين‌المللي كشانده مي‌شوند و با شنيدن و ديدن حقايق جاري در ميان جامعه به دروغ‌پردازي‌هاي راديو و تلويزيون نفرين مي‌كنند؟


شرط انصاف آن است كه حداقل يكي از شبكه‌هاي سراسري سيما براي پاسخ‌گويي به اين همه دروغ‌پردازي و وارونه جلوه دادن حقايق و متهم كردن گروه‌ها و اشخاص، در اختيار كانديداهاي محترم و طرفداران آنان و مردم مظلوم قرار مي‌گرفت

.


بر حسب اطلاع بسياري از عالمان برجسته حوزه علميه مباركه قم و ساير كشور شديداً تحت فشار قرار گرفته‌اند تا در مقابل ميليون‌ها انسان موضع بگيرند. ما از مقاومت آنان در برابر اين زياده‌خواهي‌ها صميمانه و متواضعانه تشكر مي‌كنيم و اميدواريم مراجع بزرگ تقليد و عالمان برجسته مانند هميشه ملجاء مردم مظلوم باشند و در برابر حق‌كشي‌ها بايستند و تسليم نشوند و اطمينان داريم كه نخواهند شد و تاريخ پرافتخار مراجع تشيع اين حقيقت را نشان مي‌دهد

.


مجمع روحانيون مبارز اصرار دارد كه اجازه دهند مردم در سراسر كشور يك روز را براي شهيدان خود به سوگ بنشينند و مردم در كمال امنيت در مراسم عزاداري خانواده‌هاي آنان شركت كنند

.


ما براي بازگرداندن اطمينان و اعتماد مردم خواهان آن هستيم كه هياتي متشكل از افراد بي‌طرف و كاردان و آشنا به قوانين به شكايات نامزدهاي معترض رسيدگي كنند و با رعايت حق و عدل به داوري بنشينند و با تصميمي خداپسندانه آرامش را به كشور برگردانند

.


درود و رحمت خداوند بر ملت سرافراز ايران بويژه مردم بيدار و شجاع تهران، درود برجوانان غيور بويژه دانشجويان پرشور، رحمت و غفران الهي بر شهيدان به خون خفته آنان،‌ سلام بر زندانيان عزير و به خانوداه‌هاي محترم آنان. مجمع روحانيون مبارز خود را در عزاي شهيدان و همدردي با خانواده‌هاي آنان شريك مي‌داند و براي آنان صبر و پاداش از خداوند بزرگ مسئلت مي‌دارد.
مجمع روحانيون مبارز


1/ 4/ 1388"

تشكلهاي حامي موسوي خشونت هاي اخير را محكوم كردند

لطفا نظرات خود را برای ما بنویسید حتی میتوانید با ما در ار ارتباط باشید09143146859



مجمع روحانيون مبارز، جبهه مشاركت ايران اسلامي و سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي از تشكل هاي اصلي اصلاح طلب در ايران كه در جريان انتخابات رياست جمهوري از ميرحسين موسوي حمايت كردند، در بيانيه هايي جداگانه كه روز دوشنبه، 22 ژوئن منتشر كردند، بروز خشونت در اعتراضهاي خياباني روزهاي گذشته را محكوم كردند.

اين مجمع روحانيون مبارز در بيانيه جديدي با اعتراض شديد به برخورد با معترضان خواسته تا هياتي متشكل از افراد بي طرف براي بررسي نتايج انتخابات رياست جمهوري تشكيل شود. در اين بيانيه گفته شده كه شوراي نگهبان مرجع عادلي نيست چون خودش در معرض اتهام است.

مجمع روحانيون مبارز كه چهره هايي چون محمد خاتمي، محمد موسوي خوئيني ها و مجيد انصاري از اعضاي بلند پايه آن هستند در بيانيه خود نوشته است كه "بيش از ده روز است كه از انتخابات رياست جمهوري مي‌‌گذرد، مردم نجيب ايران كه با هزاران اميد و آرزو و شور و شوق به پاي صندوق‌هاي راي آمدند، اكنون بايد جنازه جوانان خود را از ميان خاك و خون بردارند و به سوگ آنان بنشينند."

اين مجمع عامل همه اغتشاش‌ها و زخمي شدن‌ها و ديگر خساراتي را كه به مردم وارد شده است، كساني مي‌داند كه بي‌جهت شهر را به صورت پادگان نظامي درآورده‌اند.

مجمع روحانيون مبارز در بيانيه اش خواستار آزادي همه دستگيرشدگان چند روز گذشته شده و از فشار بر مراجع قم سخن گفته است.

در بخشي از اين آمده كه سومين بيانيه اين مجمع پس از انتخابات رياست جمهوري است كه در اعتراض به نتيجه اين انتخابات منتشر شده، آمده است: "اگر حضور گسترده مردم در پاي صندوق‌هاي راي آگاهانه بوده و امضاء سند افتخار جمهوري اسلامي است، پس چرا حضور اعتراضي ميليون‌ها نفر از همين مردم به توطئه و دسيسه بيگانگان نسبت داده شده مي‌شود مگر رژيم‌هاي گذشته در ايران و ساير كشورها از اين اباطيل چه طرفي بستند كه امروز همان نسخه پوسيده را كپي كرده و به مردم اهانت مي‌كنند."

سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي نير در بيانيه خود كشته شدن تعدادي معترضان در روز شنبه را محكو كرده است و آن را "سركوب" مردمي دانسته است كه براي تظاهرات آرام، قانوني و مسالمت آميز ديگري به خيابان ها آمده بودند.

اين تشكل اصلاح طلب در اين بيانيه با اشاره به تظاهرات روز شنبه، 20 ژوئن كه در جريان آن دست كم ده نفر كشته شدند، نوشته است كه "اين بي ظرفيتي و نابردباري و فجايع ناشي از آن نشانه آشكار بي اعتقادي دولتمردان حاكم به بديهي ترين حقوق شهروندي است."

در ادامه اين بيانيه آمده است "تأسف بارتر تمسك به روش هاي كهنه، تكراري و رسوايي نظير انتساب اغتشاش ها به بيگانگان و گروه هاي تروريستي است. به اين ترتيب بايد در روزهاي آينده شاهد موج مصاحبه هاي سازمان يافته با جوانان دستگير شده در خيابان ها باشيم كه به تحريك شدن از سوي عوامل بيگانه و گروه ها و جريان هاي سياسي داخلي اعتراف كنند."

جبهه مشاركت ايران اسلامي ديگر تشكل اصلاح طلب نيز در اعتراض به نتيجه انتخابات در بيانيه اش نوشته است" اين واقعه عجيب كه نه فقط حق مردم را در اين انتخابات ناديده انگاشت بلكه اگر به آن رسيدگي نشود و حق مردم به آنها باز نگردد سبب قهر دائمي آنها با صندوق هاي راي خواهد شد، چرا كه مردم صندوق راي را تابوت استبداد و دريچه اي بسوي مردمسالاري مي پنداشتند."

جبهه مشاركت كه بسياري از اعضاي بلندپايه آن در روزهاي اخير بازداشت شده اند، نسبت به اين بازداشتها اعتراض كرده و در اين باره نوشته است كه " دستگيري اكثر چهره هاي اصلي، تعطيلي روزنامه ياس نو، فيلتر شدن سايت اطلاع رساني حزب، بستن دفتر مركزي حزب و تهديدهاي روزافزون نسبت به تشديد اين رفتارها، سبب مي شود كه متاسفانه حزب ما نيز نظير ساير نهادهاي مدني در آرام كردن اوضاع و تشويق راه هاي مدني توفيق نداشته باشد."

محسن ميردامادي، دبير كل اين جبهه، محسن صفايي فراهاني، سعيد حجاريان، مصطفي تاج زاده، رجبعلي مزروعي، محسن امين زاده، عبدالله رمضان زاده، داود سليماني و علي تاجرنيا از اعضاي اصلي جبهه مشاركت هستند كه اكنون در بازداشت به سر مي برند.

فراخوان كروبي براي مراسم سوگواري


لطفا نظرات خود را برای ما بنویسید حتی میتوانید با ما در ار ارتباط باشید09143146859




مهدي كروبي امروز دوشنبه، اطلاعيه‌اي در مورد حوادث اخير صادر كرد.


به گزارش سحام‌نيوز، وي در اين اطلاعيه، از مردم خواست تا براي كشته‌شدگان روزهاي اخير، پنج‌شنبه‌شب به تاريخ ۴ تير ۱۳۸۸ مراسم سوگواري برگزار كنند.


وي در اين اطلاعيه به خانواده‌هاي كشته‌شدگان اخير تسليت گفته و اعلام كرده‌است «علي رغم تلاش‌هاي مكرر تا كنون موفق به گرفتن مكان خاص براي برگزاري اين مراسم نشده‌است و پس از به نتيجه رسيدن پي‌گيري‌ها مكان و زمان برگزاري مراسم اعلام خواهد شد


وي در بخشي از اين اطلاعيه از اين‌كه «اعتراض مسالمت‌آميز هموطنان در قبال تقلب و تخلف گسترده و ناديده گرفتن حق آنان در انتخابات بالاترين مقام اجرايي كشور، با سركوب و خشونت غير قابل وصف مواجه شده» اظهار تأسف كرد.


مهدي كروبي در ادامه بيانيه، اعتراض تظاهركنندگان را «مطابق نص صريح قانون اساسي»‌ دانست و افزود: «مطابق اصل ۲۷ قانون اساسي تشكيل اجتماعات و راهپيمايي‌ها بدون حمل سلاح و به شرط آنكه مخل مباني اسلام نباشد، آزاد است


بخشي ديگر از اين اطلاعيه، با اعتراض به برخورد بي‌رحمانه با معترضان مي‌افزايد:
«
اتفاقاً آنان‌كه حرمت رأي مردم را پاس نداشتند به ملت بايد مورد مؤاخذه و بازخواست قرار گيرند و اعتراض مسالمت‌آميز ملت نسبت به خيانت صورت گرفته نه تنها مخل مباني اسلام نيست بلكه در جهت اعمال آموزه‌هاي اسلامي است


اين اطلاعيه ادامه مي‌دهد:
«
متأسفانه كساني كه عظمت رفتار مدني و بدور از خشونت مردم را بر نمي‌تابند به دنبال حاكم كردن فضاي رعب و وحشت و ايجاد فضاي امنيتي آزاردهنده به هدف تحميل اراده اقليت بر اكثريت هستند


در بخشي ديگر از اطلاعيه امروز مهدي كروبي آمده‌است:
«
گسستن از نظام استبدادي و سپردن سرنوشت مردم به دست خودشان دستاورد سال‌ها مبارزه مردم و رهبران ملي و مذهبي خاصه امام راحل است كه به سادگي و به بهانه‌هاي واهي نمي‌توان مردم را از آن محروم كرد


در پايان، ‌اين نامزد انتخابات رياست جموري از مسئولان جمهوري اسلامي خواسته تا در مورد اين نكات «اقدام عاجل نمايند»:


۱.بازداشت فله‌اي فعالان سياسي و تعداد زيادي از هموطنان در راهپيمايي‌ها مطابق قوانين و مقررات كشور چه به لحاظ شكلي و چه به لحاظ ماهوي غير قانوني است، لذا آزادي فوري بازداشت‌شدگان را كه مي‌تواند در آرامش به جامعه كمك كند خواستارم.
۲.فراهم آوردن امكانات و شرايطي در جهت درمان مجروحان اخير
.

۳تحويل پيكر شهدا به خانواده آنان» و اجازه برگزاري مراسم سوگواري مطابق شان و منزلت آنان
.

۴.لغو فضاي سانسور و فشار بر مطبوعات و ساير رسانه‌ها.


آقاي كروبي در روزهاي گذشته طي نامه‌اي به شوراي نگهبان خواستار ابطال انتخابات شد.


وي در آن نامه با طرح اين سوال كه «دولتي كه برپايه انتخابات مشروع به قدرت برسد به اين جو رعب و وحشت چه نيازي دارد؟» رفتارهاي هفته گذشته دولت را بهترين سند براي ابطال انتخابات برشمرده‌است.


هم‌اينك در تارنماي كلمه مربوط به ستاد ميرحسين موسوي نيز گزارش‌هايي منتشر شده كه چرخش لحن و موضع اين گزارش‌ها نسبت به بيانيه شماره ۶ موسوي شبهه هك شدن اين سايت را قوي‌تر مي‌كند.


هم‌چنين امروز در ميدان هفت تير تهران درگيري ميان مردم معترض و نيروهاي ضد شورش ادامه دارد.

نامه تشكرآميز ناطق نوري خطاب به مقام رهبري


لطفا نظرات خود را برای ما بنویسید حتی میتوانید با ما در ار ارتباط باشید09143146859



حجت‌الاسلام والمسلمين ناطق نوري رييس دفتر ويژه بازرسي مقام معظم رهبري با انتشار نامه‌اي خطاب به مقام معظم رهبري از بيانات ايشان در خطبه‌هاي نماز جمعه تهران تشكر كرد

.


به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) در متن اين نامه آمده است

:


«

مقام معظم رهبري


حضرت آيت‌الله خامنه‌اي "مدظله العالي

"


با سلام و تحيت


وظيفه خود مي‌دانم كه به عنوان يك خدمتگزار نهضت اسلامي از لطفي كه درباره اين حقير در خطبه دوم نماز جمعه مورخ ‌٢٩ / ‌٣ / ‌١٣٨٨


داشتيد سپاسگزاري نمايم

.


اينجانب از آغاز مبارزه مطيع و فرمانبردار امام راحل بوده و اكنون نيز در اختيار رهبري معظم انقلاب هستم

.


بيان حضرتعالي نشان از اشراف شما بر اوضاع و مراقبت از سرمايه‌هاي اجتماعي كشور است؛ حق نيز چنين است كه رهبري انقلاب از خادمان انقلاب و اسلام حمايت فرمايند

.


اميد آن‌كه با هدايت آن رهبر عزيز اعتماد عمومي در جامعه روزافزون شود

.


حضور ملت عزيز ايران در صحنه به همراه خادمان دين و ميهن در تبعيت از بيانات حضرتعالي كه فصل‌الخطاب بوده و هست موجب تحقق اهداف انقلاب اسلامي و نقش بر آب شدن نقشه‌هاي بيگانگان و بدخواهان خواهد شد

.


والسلام عليكم و رحمه‌الله و بركاته


علي‌اكبر ناطق نوري

»